بباید تا که طرحی نو در اندازیم
مریم مفتوح
زنان نیمی از جامعه هستند و شاید به جرأت بتوان گفت که مربیان واقعی هر جامعه ای در حقیقت زنان آن جامعه اند، و اقتدار یک جامعه به اقتدار زنانش بستگی دارد .ودر این میان نقش بی بدیل زنان ایرانی در تمامی صحنه های فرهنگی ورزشی اقتصادی جامعه بر هیچ کس پوشیده نیست .زنان ایرانی در همه ی موقعیت های حساس کشور حضوری مقتدرانه و هوشمندانه داشته اند.
همواره زنان نشان داده اند که زمانه را خوب درک کرده ، درست تصمیم گرفته و شایسته و به جا عمل نموده اند ، و این در حالی است که آن گونه که باید ، دیده نشده اند.
زنان طی این چهار دهه ضمن تلاش برای رسیدن به احقاق حق طبیعی خود همواره توانمندی و درک صحیح خود را از مسائل گوناگون بخوبی نشان داده اند اگر چه متاسفانه جایگاه عرضه ی توانایی ها قشر عظیم زنان کم و گاه هیچ بوده و نه تنها به ندرت حضور موثرتر آنان در مدیریت ها ی کلان جامعه مورد اعتماد قرار گرفته ، بلکه شاهد عدم پذیرای حضورشان در رده های پایین تر نیز بوده ایم .
به وضوح آشکار است که شهرستان دزفول نیز آنطور که شایسته و بایسته بوده در زمینه ی تصمیم گیری و تصمیم سازی از پتانسیل عظیم زنان توانمند این شهر تا کنون محروم بوده واین جای تاسف دارد .
اما خوشبختانه در سال های اخیر کفه ی ترازوی خود باوری زنان نسبت به توانمندی های خود از یک سوی و لزوم حضور موثر زنان فرهیخته و توانمند در سمت ها و پستهای مختلف از سویی دیگر بر آحاد مختلف جامعه آشکار گردیده و این جای بسی خرسندی است.
و این امر در انتخابات پیش رو در سطح کشور با حضور مقتدرانه ی زنان آشکارتر گردیده و در شهرستان دزفول نیز شاهد این حضور و این نمایش قدرت و خودباوری و اثرگذاری هستیم .
دسته ای از زنان شهرم با اینکه در فعالیتهای مختلف اجتماعی بسیار خوب ظاهر شده اند اما افق دیدشان تا کنون در حد برپایی انجمنی و یا خیریه ای و یا گروههای فرهنگی و هنری محدود بوده است و حال آنکه نیاز است که زنان از لاک دفاعی و کم رنگ خود بیرون آمده و به مسئولیت های سنگینی که می توانند عهده بگیرند توجه و اهتمام بیشتری بورزند واین امر میسر نخواهد شد مگر اینکه افق های بزرگتری را پیش روی خود باز گشایند و به انجمن های بزرگتر و ائتلاف های گسترده تر بیندیشند و جامعه ای بزرگ و یکدست بسازند و به اهدافی متعالی چنگ زنند و با تدبیر و هماهنگی در نقش هایی برجسته تر ظاهر شوند تا آینده ای شکوفاتر را رقم زنند.
نا گفته پیداست که مهمترین نقش در ابتدای این حرکت پرشور و شوق برانگیز از ناحیه ی بانوان محترم این است که مشوق یکدیگر باشندو همدیگر را در رسیدن به موفقیتهای بیشتر یاری دهند ، به همدیگر اعتماد کنند و یار و پشتیبان هم باشند، نه اینکه مانع حرکت های موثر اجتماعی و سیاسی و اقتصادی هم جنسان خودشان گردند و با هر چیز نو وتازه مخالفت کرده و هر جوانه ی روییده را بخشکانند،
که به زیر کشیدن هر زنی که تصمیم گرفته تا در اجتماع حضور پررنگ و موثری داشته باشد و برای این نقش تلاش کرده و هزینه نموده در حقیقت به زیر کشیدن فرصت های ناب و مطلوبی است که در آینده برای خودش پیش خواهد آمد و سنگ زدن برقطاری است که خود بر آن سوارند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است تا ما زنان تصمیمی سخت و اصولی بگیریم وبر شتاب حرکت خود بیفزاییم و از لاک بی تفاوتی ، ناامیدی ، مشغولیت های عدیده ی فکری و روانی خود بدر آییم و پیش از پیش به خود زحمت دهیم تا اثر گذارتر باشیم و در حین حال به همدیگر اعتماد کنیم وهر کدام پلکانی برای ترقی آن دیگری باشیم.
بباید دستهای خود را سخت بفشاریم و “گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم و فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو در اندازیم”(1) و تنها در چنین شرایطی است که آینده ی فرزندان خود را شکوفاتر و افق خواسته های انان را روشن تر رقم خواهیم زد .
(1)غزل374 دیوان حافظ