تعداد زیاد داوطلبانِ کرسی های مجلس بویژه در این دوره و مورد تاییدصلاحیت قرار گرفتن اکثریت داوطلبان ثبت نام کننده با کمترین ویژگی های ممکن، با علم به این که
قانون سقفی برای تعداد داوطلبانِ تاییدِ صلاحیت شده تعیین ننموده است، پاسخ ویژه ای می طلبد که تنها در اختیار نهاد شورای نگهبان می باشد.
تایید صلاحیت هایی که گاه در مورد برخی داوطلبان با کمترین ویژگی خاص و حتی سوابق اجرایی قابل قبولی، بدور از انتظار است……
در این چند دهه، هیئت های نظارت و شورای نگهبان چه عملکردی را دنبال کرده اندکه هر علاقمندی با حتی کمترین اطلاعات لازم از الفبای یک انتخابات ملی را برای ثبت نام به صحنه ی انتخابات کشاند.داوطلبانی که هرگز کار اجرایی نکرده و به مدد مراکز آموزشی گاه نامعتبر مدرکی گرفته و مجلس قانونگذاری را در حد یک پست شهری همچون شهرداری دانسته و بجای پرداختن به مسایل کلان کشور در اطلاعیه ها و سخنرانی هایِ انتخاباتیِ خود آسفالت خیابان ها و احداث پارک ها را وعده می دهند.
چه راهی طی شده که برخی با این اوصاف و احوالات به خود اجازه دادند داوطلب انتخابات مجلس شوند ؟
تمهیدات و فرامین هیئت های انتخابات چه سطحی از اهداف ملی-میهنی و قانون اساسی و مصلحت مملکت را در بر دارد که چنین توقعی در بین برخی ازآحاد ملت ایجاد کرده که هر فرد علاقمند و یا در خوشبینانه ترین وضعیت افردی که در برابر ملک و میهن احساس مسئولیت می کنند با هر مقدر بینش و توانایی داوطلب انتخابات شده و از کسب آرای بالا برای خود نیز مطمئن هستند؟
با توجه به عملکردی که منجر به حذف داوطلبان توانا و آشنا به
قوانین و داری چکیده های قابل قبول می شود گویا این شائبه که : “هر که و هر چه خواهی باش ، فقط مخالف رای و سخن ما نباش ” شکل می گیرد.
توهم، خودشیفتگی، اعتماد بنفسِ کاذب، افتخار به مدارک دانشگاهی صِرف ،نقش حاکمیت در اعتبار بخشیدن به کوتوله ها…
همه و همه کار را به جایی رسانده که کاندیدا شدن برای نمایندگی نهاد قانونگذاری کشور را در حد داوطلب بودن در انجمنی، گروهی و دفتر و دستکی پایین کشیده است ،بطوری که کسانی بخود جرئت داده داوطلب چنین پست حساسی شوند که به تعداد انگشتان یک دست هم رای نیاوردند..تنها توجیه این مسئله گویا همان ایجاد شور انتخاباتی با ازدیا تعداد داوطلبان به منظور حضور بیشتری از آحاد ملت در رای گیری باشد.
یک مورد از کارکردهای احزاب و تشکل های سیاسی،اجتماعی و فرهنگی ،تربیت نمودن افراد سیاستمدار و شایسته است . افرادی که دارای دیدگاه سیاسی- اقتصادی -فرهنگی و مذهبی مشخص و شناخته شده ای هستند بطوری که تا حدود زیادی برای مردم شناخته شده و مردم با دیدگاه آنان از مدت ها قبل از انتخابات آشنایی داشته باشند.
اعضایی که از ابتدا مدارج ترقی سیاسی را در احزاب از رده های پایین طی کرده تا به مراحل بالاتر رسیده و با قوانین و ترفند های سیاسی و دنیای هزار توی معادلات سیاسی به مرور زمان و در زمان عضویت خود آشنایی پیدا کرده باشند . مسئله ای که متاسفانه ظاهرش باقی است و از محتوا خالی گشته است.
حذف احزاب فعال و مختلف نتیجه اش این می شود که در شهری 66نفر در صف ورود به مجلس قرار می گیرند بدون اینکه با الفبای سیاست و اقتصاد و قوانین مربوطه ی هر یک کمترین آشنایی داشته باشند.
تعدد این همه افراد که اکثر آنان گمنام و بدون هیچ چکیده ایی خاص هستند نه تنها باعث سرگردانی مردم بوده که بار مالی سنگین چنین حجم عظیمی از داوطلبان از تشکیل هیآت نظارت تا ثبت نام تا تبلیغات تا ستادها و… بر دوش ملت گذاشته در حالی که هیچ بهره ای را نصیبش نکرده است.
شنبه19اسفند1402