کسی نیست که داستان زنده به گور کردن عرب جاهلیت را بفهمد و از درون عمیقا آشفته نشود!
زیرا مفاهیمی چون:
“آزادی، عدالت، آسایش و حقوق فردی و اجتماعی” از انسان گرفته می شود و ظلم مطلق حاکم می شود!!!
امروزه هم، آیازنده به گوری دختران درکشور ما و کشور طالبان به درستی همان نیست؟
نبود آزادی، عدالت، آسایش، امنیت، حقوق فردی و اجتماعی آیا تفاوت آن چنان معنا داری با زمان جاهلیت دارد!؟
وقتی که این مقوله ها از انسان گرفته شوند غیر از این است که افراد را در داخل گودالی بگذارند و اطرافش را خاک بریزند و تنها نفسی برود و برآید!؟
اما، نکته اساسی این روزگار، این است که، دختران امروزی ما،معنای زندگی را به خوبی درک کرده اند و تازنده اند با شهامت و شجاعت مبارزه می کنند !
گویی آنها این سخن “نیچه” را به خوبی درک کرده اند که گفته است:
“فردی که چرایی زندگی را پیدا کرد با هر چگونگی آن نیز، کنار خواهند آمد.”
تضیع حقوق فردی و اجتماعی دختران، چه در زمان عرب جاهلیت و چه در دنیای امروز ،در بعضی از کشورهای اسلامی رابطه آن چنان معنا داری ندارد !
اما ،درک معنای زندگی، در دختران جوان امروز ، چون چرایی زندگی را فهمیده و پیدا کرده اند با سختی ها و مشکلات به خوبی دست و پنجه نرم می کنند!
در رابطه با معنای زندگی ،دکتر “ویکتور فرانکل” در کتابِ :
“در جستجوی معنا”
نگاهی رفتار گرایانه به این مسئله دارد و می گوید:
(اگر رنج را شجاعانه بپذیریم تا واپسین دم، زندگی معنی خواهد داشت پس می توان گفت معنای زندگی امری مشروط نیست، زیرا معنای زندگی می تواند حتی معنی بالقوه درد و رنج را نیز در بر گیرد.)
بدون شک، چرایی پذیرش این همه رنج ها برای ما ،به یک نکته اساسی بر می گردد، وآن هم این است که:
“”ما انسانیم! “”
اما، نگارنده بر این باور است که معنای زندگی دامنه ای گسترده تر از آن دارد از آنچه که در بالا به آن اشاره رفته است.
از این رو شمول این معنا را در :
“خویشتن، دیگران و طبیعت” باید جستجو کرد…
در اینجا،آنچه که جای نگرانی عمیق دارد این است که تظلماتی (نادیده گرفتن حقوق انسانی) که نسبت به دختران در گذشته روا گردیده وآنچه که در امروز اتفاق می افتد بستگی به چه عامل و یا عواملی دارد؟
اگر بگوییم که نقش “فرهنگ ها” در بوجود آمدن این مشکلات انسان سوز تاثیر بسزایی دارد شاید آن چنان گزاف هم، نگفته باشیم!
کارکرد فرهنگی بسیار اندک عرب جاهلیت در محدوده بسته آن روز گاران اگرچه در زنده به گور کردن دختران نابخشودنی است .اما کارکرد فرهنگی جامعه ما در این روزگاران با وجود این همه امکانات ملی و بین المللی از قبیل: تکنولوژیکی، ارتباطی ، آکادمیکی، تقنینی، پارلمانی و…جای تاسف عمیق تری نسبت به گذشته دارد!
چگونه است که در پیش چشمان خود و در قاب تصویر جهانی
روزانه می بینیم که آن چنان با دختران ما رفتار می شود و آنها را از تحصیل محروم،
زندان، کار اجباری ، مجازات شرم آور، شکنجه های روانی و… ستم وارد می شود که تاریخ از ثبت آنها شرم دارد و آن گاه ما به عنوان انسان های شاهد صحنه خم بر ابرو نمی آوریم.
راستی کارکرد فرهنگی ما در این زمان چیست؟
غیر از این است که روزانه، ساعت ها در موبایل، اباطیل ببینیم و یا ببافیم وبعد به گونه ای هم هر کدام از ما رفتار خود را توجیه کنیم وخوش باشیم که:
طنز، جک، ار سال کلیپ، تایید، شکلک،تکرار مکررات و…انجام می دهیم!
فراموش نکنیم که آیندگان مارا با داشتن چنین رفتار فرهنگی هرگز نخواهند بخشید !
آیا وقت آن هنوز نرسیده است که پرسیده شود مجازاتی که به عنوان حجاب بر دختران ما تحمیل می شود برمبنای کدام اصول علمی ودینی وفقهی
استوار شده است؟